@article { author = {Ebrahimi, Marzye and Mirhosseini, Zahra}, title = {Study of the grounds and motivations of acid attack in the context of gender relations and social inequalities}, journal = {Social analysis of order and social inequality}, volume = {9}, number = {72/4}, pages = {-}, year = {2017}, publisher = {}, issn = {}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {The present paper is based on qualitative research that aims to study the fields and impulses of acid attack , taking into account gender considerations. Therefore, the data and information gathered have been attempted to collect data and information with the foundation's data theory approach and conduct in-depth qualitative interviews with 9 people with a history of acid-decay. The findings of this research show that the fields and substrates of Acid attack in the three concepts of "family backgrounds", "risky lifestyle" and "social degradation" can be categorized. In addition, "revenge and feelings of hatred of the victim", "displaying power and attempting to subjugate the victim", the circumstances of this act, and "membership in delinquent and violent subcultures", "access to acidic substances" and " Unaware of the type of punishment and its low effectiveness "are the categories that indicate the conditions of the intervention in causing acid attack, the results of this study show that the interviewees are usually used to commit acid suppression to strategies and strategies for" justification and blaming Victim "as well as" ignore the law ". The issue of " Acid attack as punishment, punishment, and persistent victimization" is also highlighted as a pivotal category in all data and research categories.}, keywords = {Acid attack,gender relations,Social inequality}, title_fa = {مطالعه ی زمینه ها و انگیزه های اسیدباشی در بستر مناسبات جنسیتی و نابرابری های اجتماعی}, abstract_fa = {مقاله ی حاضر مبتنی بر پژوهشی کیفی است که هدف آن مطالعه ی زمینه ها و انگیزه های اسیدپاشی، با در نظر گرفتن ملاحظات جنسیتی است. از این رو تلاش شده تا با رویکرد نظریه داده بنیاد و انجام مصاحبه های عمیق کیفی با 9 نفر که سابقه ی اسیدپاشی دارند، داده ها و اطلاعات لازم جمع آوری شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد، زمینه ها و بسترهای اسیدپاشی در قالب سه مفهوم «زمینه های خانوادگی»، «سبک زندگی پرمخاطره» و «تحقیر اجتماعی»، قابل مقوله بندی است. علاوه بر این؛ «انتقام جویی و احساس نفرت از قربانی»، «نمایش قدرت و تلاش برای به انقیاد کشاندن قربانی» شرایط علی این عمل و «عضویت در خرده فرهنگ های بزهکار و خشونت طلب»، «دسترسی به مواد اسیدی» و «ناآگاهی از نوع مجازات و کم اثر بودن آنها» مقولاتی هستند که شرایط مداخله گر در ارتکاب اسیدپاشی را نشان می دهد، نتایج این تحقیق نشان می دهد، اسیدپاشان مصاحبه شونده، معمولاً برای ارتکاب اسیدپاشی به استراتژی ها و راهکارهای«توجیه سازی و مقصر انگاری قربانی» و همچنین «نادیده گرفتن قانون» متوسل می شوند. مقوله ی «اسیدپاشی به مثابه مجازات، تنبیه و زجر دائمی قربانی»، نیز به عنوان مقوله ی محوری در تمام داده ها و مقوله های تحقیق آشکار شده است. }, keywords_fa = {اسیدپاشی- مناسبات جنسیتی,نابرابری های اجتماعی}, url = {https://jsoa.sbu.ac.ir/article_99298.html}, eprint = {https://jsoa.sbu.ac.ir/article_99298_cdacc09809d6b3170da7c818d25805fd.pdf} } @article { author = {sadeqi jafari, javad and yazdkhasti, behjat and ejtehadi, mostafa}, title = {Sociological analysis of cultural prerequisites for strengthening civil society in Iran}, journal = {Social analysis of order and social inequality}, volume = {9}, number = {72/4}, pages = {-}, year = {2017}, publisher = {}, issn = {}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {This research has been carried out on the strengthening of civil society in Iran. Civil society means a coherent, democratic and ethical society, including executive bodies and defined cultural values and it is assumed that the strengthening of this kind of ideal civil society in the first place requires the existence of certain cultural characteristics in the activists. In order to explain this, the concept of "cultural Prerequisites for reinforcing the civil society" was used. Ultimately, research has examined the works of classical and new scholars on the ten cultural elements: equalityism, individualism, discreteness, theoretical rationality, libertarianism, collective belonging, trust, moral discipline, activism, and legalism. These variables are classified in two dimensions of independence and convergence. In this research, by collecting data from 1016 Tehrani citizens, the variables were studied and it was found that these elements are relatively low. On the other hand, there is a moderate and negative relationship between the two dimensions of convergence and independence. The two independent variables of religious affiliation and education are the most important variables affecting the two main concepts that indicate a kind of social disruption.}, keywords = {civil society,cultural Prerequisites,convergence,Independence,moralistism}, title_fa = {تحلیل جامعه شناختی پیش نیازهای فرهنگی تقویت جامعه مدنی در ایران(مطالعه موردی شهر تهران)}, abstract_fa = {موضوع مقاله حاضر فرهنگ جامعه مدنی در ایران است. جامعه مدنی به معنی جامعه همبسته ، مردم‌سالار و اخلاق گرایانه،  مشتمل بر نهادهای اجرایی و ارزش های فرهنگی، تعریف شده و فرض بر آن است که تقویت این نوع از جامعه مدنی آرمانی در وهله اول مستلزم وجود شاخصه‌های فرهنگی خاص در کنشگران است. به منظور توضیح این مهم، مفهوم "پیش نیازهای فرهنگی تقویت جامعه مدنی" به کار گرفته شد. نهایتاً تحقیق با بررسی آثار صاحبنظران کلاسیک و جدید هشت عنصر فرهنگی : برابری طلبی ، فردگرایی ، تفاوت پذیری ، عقلانیت نظری  تعلق جمعی ، اعتماد ، انضباط اخلاقی و مشارکت در قالب مفهوم فوق تنظیم شد. این متغیرها در دو بعد استقلال گرایی و همگرایی دسته بندی شد. در این تحقیق با جمع‌آوری داده‌ها از ۱۰۱۶ شهروند تهرانی، متغیرهای فوق بررسی و مشخص شد که این عناصر فرهنگی در حد نسبتا پایینی قرار دارند. از سوی دیگر میان دو بعد همگرایی و استقلال گرایی هم تغییری و رابطه منفی وجود دارد. دو متغیر مستقل تعلق مذهبی و تحصیلات مهمترین متغیرهای اثرگذار بر دو بعد مفهوم اصلی هستند که نشان از نوعی گسستگی در جامعه دارد.}, keywords_fa = {جامعه مدنی,پیش نیازهای فرهنگی,همگرایی,استقلال گرایی,اخلاق گرایی}, url = {https://jsoa.sbu.ac.ir/article_99302.html}, eprint = {https://jsoa.sbu.ac.ir/article_99302_5ee51cf0d44f88190d429182cb1a6728.pdf} } @article { author = {mobaraki, mohamad and ghaemi zade, mohamad salman and mahmodzade, morteza}, title = {Modernization or Social reproduction( A study on stratification and social mobility)}, journal = {Social analysis of order and social inequality}, volume = {9}, number = {72/4}, pages = {-}, year = {2017}, publisher = {}, issn = {}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {During recent decades, modernization process along with economic and social changes such as urbanization, rural migration, expansion of higher education, the creation of communication networks, jobs system change and so on has caused many social changes in the whole country, including northwest areas of it, and has created social mobility for groups of people. Considering the importance of studying social mobility and its implications in people's lives, the aim of this study was to examine the social mobility and its pattern in Khoy. Method of study was quantitative and survey and data have been collected using the questionnaire instrument. Population of study was all households of khoy city and 382 people were selected through Cochran's formula and by multistage cluster sampling. Data were analyzed using SPSS software. Findings of objective dimension of social mobility show high levels of class and 68% and 49% of occupational reproduction. Also, Structural mobility represents high levels of mobility among current generation of agricultural jobs towards other jobs. This shows the impact of modernization at the intended region. The results show that the highest mobility both at the occupational and class level, relates to occupational and class reproduction and this is a very high degree of class mobility. As a result, we can say that in target population, occupational mobility is common but class mobility is limited and classes in different generations are reproduced somehow.}, keywords = {Social mobility,occupational mobility,Class Mobility,Modernization,Social reproduction}, title_fa = {نوسازی یا بازتولید اجتماعی (مطالعه ای در خصوص قشربندی و تحرک اجتماعی)}, abstract_fa = {در طی دهه­ های اخیر فرایند نوسازی همراه با تغییرات اقتصادی و اجتماعی نظیر گسترش شهرنشینی، مهاجرت­های روستایی، بسط آموزش و پرورش عالی، ایجاد شبکه­های ارتباطی، تغییر نظام مشاغل و غیره دگرگونی­های اجتماعی زیادی را در کل کشور از جمله مناطق شمال غربی کشور ایجاد نموده و باعث تحرک اجتماعی گروه هایی از مردم گردیده است. با توجه به اهمیت مطالعه تحرک اجتماعی  و پیامدهای آن در زندگی مردم، هدف پژوهش حاضر مطالعه وضعیت تحرک اجتماعی و الگوی آن در شهر خوی می باشد. روش مطالعه در این تحقیق، کمی و پیمایشی است و داده­ها با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری کلیه سرپرستان خانوار شهر خوی بوده که 382 نفر به عنوان نمونه از طریق فرمول کوکران انتخاب شده­اند. روش­نمونه‌گیری نیز خوشه­ای چند مرحله­ای می­باشد و داده­ها با استفاده از نرم افزار spss مورد تحلیل قرارگرفته­اند. یافته­ها پژوهش بیانگر میزان بالای بازتولید طبقاتی 68% و 49% بازتولید شغلی می­باشد، همچنین، تحرک ساختاری، بیانگر میزان بالای تحرک در نسل کنونی از مشاغل کشاورزی به سمت مشاغل دیگر است، که به نوعی نشانگر تأثیر نوسازی در منطقة مورد نظر می­باشد.  نتایج تحقیق بیانگر این است که بیشترین میزان تحرک چه در سطح شغلی و چه در سطح طبقاتی مربوط به بازتولید شغلی و طبقاتی می­باشد و این میزان برای تحرک طبقاتی بسیار بالا است. در نتیجه می­توان گفت که در جامعه مورد نظر تحرک شغلی عمومیت دارد اما تحرک طبقاتی محدود بوده و طبقات در نسل­های مختلف به نوعی بازتولید می­شوند.}, keywords_fa = {تحرک اجتماعی,تحرک شغلی,تحرک طبقاتی,نوسازی,بازتولید اجتماعی}, url = {https://jsoa.sbu.ac.ir/article_99308.html}, eprint = {https://jsoa.sbu.ac.ir/article_99308_2f04fc3f8ae81a51e3e9b64aa918f234.pdf} } @article { author = {Afshani, SeyedAlireza and Ram, Najme}, title = {The relationship between social capital and social toleration among youth in the city of Yazd}, journal = {Social analysis of order and social inequality}, volume = {9}, number = {72/4}, pages = {-}, year = {2017}, publisher = {}, issn = {}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {Objective: Social tolerance is particularly important in recent years. Social capital is the most important variable in explaining many other social variables such as social tolerance. This study aimed to investigate the relationship between social capital and social tolerance among youth in the city of Yazd. Methodology: The methodology used in this study was correlation. The population was all of youth in the city of Yazd in 2014 that 384 of them were selected by multistage cluster sampling. Questionnaire was used to measure social capital and social tolerance. In this study, validity of the data collection tool was ensured through a content validity and the high Cronbach's alpha for the variables shown in the utility reliability of the research instrument (there was more than 0.7 regarding all the constructs). Results: The results showed a significant and positive relationship between social capital and social tolerance. The dimensions of social capital (social networks, social norms and social trust) also had a positive and significant relationship with social tolerance. Conclusion: social capital plays an important role in increasing social tolerance among youth.}, keywords = {Tolerance- Social Tolerance- Social Capital- Youth- Social Trust}, title_fa = {رابطه سرمایه‌اجتماعی با مدارای‌اجتماعی در بین جوانان شهر یزد}, abstract_fa = {هدف: مدارای اجتماعی بویژه در سالیان اخیر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار شده است. سرمایه اجتماعی نیز از جمله متغیرهای مهم در تبیین بسیاری از متغیرهای اجتماعی دیگر و از جمله مدارای اجتماعی است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سرمایه‌اجتماعی و مدارای‌اجتماعی در بین جوانان شهر یزد انجام شده است.روش: روش مورد استفاده در این تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری مورد مطالعه، جوانان شهر یزد در سال 1394 بودند که 384 نفر از آنها با روش نمونه­گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای سنجش سرمایه‌اجتماعی و مدارای‌اجتماعی از پرسشنامه محقق‌ساخته استفاده شد. اعتبار ابزار با روش محتوایی و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ مشخص گردید. یافته‌ها: نتایج نشان داد بین سرمایه‌اجتماعی و مدارای‌اجتماعی رابطه مثبت و معنی‌داری وجود داشت. همچنین ابعاد سرمایه‌اجتماعی (اعتماد و شبکه‌ها و هنجارها) نیز رابطه مثبت و معنی‌داری با مدارای‌اجتماعی داشتند.نتیجه‌گیری: سرمایه‌اجتماعی نقش مهمی در افزایش مدارای‌اجتماعی در بین جوانان دارد.}, keywords_fa = {}, url = {https://jsoa.sbu.ac.ir/article_99312.html}, eprint = {https://jsoa.sbu.ac.ir/article_99312_77738691706f6dad551c19e25ace5b0b.pdf} } @article { author = {Fatemi Amin, Zeinab and yousofi, Ali and Akbari, hossein}, title = {Institutional performance and Brain Drain from developing and Least Developed ‎countries ‏)‏Comparative institutional analysis of ‎‏100‏‎ origin‏ ‏countries‎}, journal = {Social analysis of order and social inequality}, volume = {9}, number = {72/4}, pages = {-}, year = {2017}, publisher = {}, issn = {}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {In the institutional-structural framework, the brain drain is a reaction to the inappropriate ‎structure and poor performance of the institutions of society, which is the result of uneven ‎development in the developing and least developed countries. It seems that the brain drain ‎from these countries has a structural and institutional reasons that is assessed in ‎international studies of institutional performance. Based on the comparative institutional ‎analysis, the highest rate of brain drain has been experienced by South Asian countries (Iran, ‎Pakistan, India, Sri Lanka, Bangladesh and Nepal). International data show that Iran among ‎the countries of South Asia has the most brain drain after India, and has sixth rank in the ‎brain drain among the‏100 ‏‎ developing and least developed countries. In this study, political ‎instability and economic corruption are considered to be the most effective indicators of ‎institutional performance on brain drain. The most important institutional difference ‎between the studied countries in rate of their brain drain is in their institutional ‎performance. The poor institutional performance has not only resulted in the institutional ‎transfer of elites to advanced countries, but also strengthens the possibility of non-returning ‎elites to their countries‏.‏}, keywords = {comparative Institutional Analysis,Institutional performance,Institutional Difference and ‎Brain Drain}, title_fa = {عملکرد نهادی و خروج نخبگان از کشورهای درحال‌توسعه و کمترتوسعه‌یافته (تحلیل نهادی تطبیقی 100 کشور مبدأ)}, abstract_fa = {در چارچوب نهادی- ساختاری، خروج نخبگان واکنشی به ساختار نامناسب موجود و عملکرد ضعیف نهادهای جامعه است که برخاسته از توسعه نامتوازن در کشورهای درحال‌توسعه و کمترتوسعه‌یافته می‌باشد. بنظر می‌رسد خروج نخبگان از این کشورها، عللی ساختاری و نهادی دارد که در مطالعات بین‌الملل با عملکرد نهادی مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. بر مبنای تحلیل نهادی تطبیقی، بیشترین میانگین خروج نخبگان را کشورهای آسیای جنوبی (ایران، پاکستان، هند، سریلانکا، بنگلادش و نپال) تجربه‌ کرده‌اند. داده‌های بین‌المللی نشان می‌دهند ایران در میان کشورهای آسیای جنوبی، بعد از هند بیشترین خروج نخبگان را داشته و در میان 100 کشور درحال‌توسعه و کمترتوسعه‌یافته، رتبه ششم بیشترین میزان خروج نخبگان را به خود اختصاص داده است. در این پژوهش، بی‌ثباتی سیاسی و فساد اقتصادی اثرگذارترین شاخص‌های عملکرد نهادی بر خروج نخبگان قلمداد می‌شوند. مهمترین تفاوت نهادی کشورهای مورد مطالعه در میزان خروج نخبگان از کشورهایشان، در عملکرد نهادی آنها نهفته است. عملکرد نهادی ضعیف نه تنها منجر به انتقال نهادی نخبگان به کشورهای پیشرفته گشته است، بلکه احتمال عدم بازگشت نخبگان به کشورهایشان را نیز تقویت می‌کند.}, keywords_fa = {تحلیل نهادی تطبیقی,عملکرد نهادی,تفاوت نهادی و خروج نخبگان}, url = {https://jsoa.sbu.ac.ir/article_99318.html}, eprint = {https://jsoa.sbu.ac.ir/article_99318_98775d378e1cc3fb712015ecea1eef62.pdf} } @article { author = {Shekarchi, Ahmad and Ganji, Morteza}, title = {تعارض هنجاری در هنجارهای اقتصادی کسب سود و عوامل موثر بر آن}, journal = {Social analysis of order and social inequality}, volume = {9}, number = {72/4}, pages = {-}, year = {2017}, publisher = {}, issn = {}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {چگونگی مواجهه کنشگران با هنجارهای مختلف اقتصادی، میزان پذیرش هریک از هنجارها در بین آنان و عوامل تاثیرگذار بر گزینش هنجارها از اهمیت بسیاری برخوردار هستند. در این پژوهش میزان پایبندی کنشگران اقتصادی به سه دسته هنجارهای عرفی، دینی و قانونی کسب سود و مهمترین عوامل موثر بر آن مورد سنجش قرار گرفته است. چارچوب نظری مورد استفاده ترکیبی از نظریات جامعه شناختی، روانشناختی و اقتصادی را مد نظر قرار داده است. این تحقیق با استفاده از روش کمی و با تکنیک پیمایش در شهر تهران با حجم نمونه 354 نفر انجام گرفته است. نتایج به‌دست‌آمده نشان‌دهنده آن است که میانگین پایبندی کنشگران به هنجارهای قانونی مانند رعایت قیمت‌گذاری‌ها، پرهیز از کم‌فروشی و گران‌فروشی و... با میانگین 4.79 از 6 بیشتر از سایر هنجارهای عرفی و دینی بوده است؛ پایبندی به هنجارهای دینی با مقدار 33/4 در مرتبه دوم قرار گرفته و پایبندی به هنجارهای عرفی با میانگین 92/2 کمترین مقدار را به‌دست آورده است. بین میزان پایبندی کنشگران به هنجارهای عرفی با پایبندی آنان به هنجارهای دینی و قانونی همبستگی معکوس به‌دست‌آمده است. مهمترین متغیرهای تاثیرگذار بر روی پایبندی کنشگران به هنجارها با بیشترین تاثیر معنادار، متغیرهای هنجار ذهنی پاسخگویان درمورد پایبندی اکثریت، کنترل دیگران مهم، انتظار دیگران مهم، عکس العمل دیگران مهم، شناخت پیامد هنجارها و میزان دینداری بوده اند.}, keywords = {پایبندی هنجاری,پیروی از هنجارها,هنجارهای کسب سود,جامعه شناسی اقتصادی,سنجش هنجارها}, title_fa = {تعارض هنجاری در هنجارهای اقتصادی کسب سود و عوامل موثر بر آن}, abstract_fa = {چگونگی مواجهه کنشگران با هنجارهای مختلف اقتصادی، میزان پذیرش هریک از هنجارها در بین آنان و عوامل تاثیرگذار بر گزینش هنجارها از اهمیت بسیاری برخوردار هستند. در این پژوهش میزان پایبندی کنشگران اقتصادی به سه دسته هنجارهای عرفی، دینی و قانونی کسب سود و مهمترین عوامل موثر بر آن مورد سنجش قرار گرفته است. چارچوب نظری مورد استفاده ترکیبی از نظریات جامعه شناختی، روانشناختی و اقتصادی را مد نظر قرار داده است. این تحقیق با استفاده از روش کمی و با تکنیک پیمایش در شهر تهران با حجم نمونه 354 نفر انجام گرفته است. نتایج به‌دست‌آمده نشان‌دهنده آن است که میانگین پایبندی کنشگران به هنجارهای قانونی مانند رعایت قیمت‌گذاری‌ها، پرهیز از کم‌فروشی و گران‌فروشی و... با میانگین 4.79 از 6 بیشتر از سایر هنجارهای عرفی و دینی بوده است؛ پایبندی به هنجارهای دینی با مقدار 33/4 در مرتبه دوم قرار گرفته و پایبندی به هنجارهای عرفی با میانگین 92/2 کمترین مقدار را به­دست آورده است. بین میزان پایبندی کنشگران به هنجارهای عرفی با پایبندی آنان به هنجارهای دینی و قانونی همبستگی معکوس به‌دست‌آمده است. مهمترین متغیرهای تاثیرگذار بر روی پایبندی کنشگران به هنجارها با بیشترین تاثیر معنادار، متغیرهای هنجار ذهنی پاسخگویان درمورد پایبندی اکثریت، کنترل دیگران مهم، انتظار دیگران مهم، عکس العمل دیگران مهم، شناخت پیامد هنجارها و میزان دینداری بوده اند.}, keywords_fa = {پایبندی هنجاری,پیروی از هنجارها,هنجارهای کسب سود,جامعه شناسی اقتصادی,سنجش هنجارها}, url = {https://jsoa.sbu.ac.ir/article_99322.html}, eprint = {https://jsoa.sbu.ac.ir/article_99322_9c52bc5c392f8a984b53ecfff06a017f.pdf} } @article { author = {sadeqi jafari, javad}, title = {تحلیل جامعه شناختی پیش نیازهای فرهنگی تقویت جامعه مدنی در ایران (مطالعه موردی شهر تهران)}, journal = {Social analysis of order and social inequality}, volume = {9}, number = {72/4}, pages = {-}, year = {2017}, publisher = {}, issn = {}, eissn = {}, doi = {}, abstract = {موضوع مقاله حاضر فرهنگ جامعه مدنی در ایران است. جامعه مدنی به معنی جامعه همبسته ، مردمسالار و اخلاق گرایانه، مشتمل بر نهادهای اجرایی و ارزش های فرهنگی، تعریف شده و فرض بر آن است که تقویت این نوع از جامعه مدنی آرمانی در وهله اول مستلزم وجود شاخصههای فرهنگی خاص در کنشگران است. به منظور توضیح این مهم، مفهوم "پیش نیازهای فرهنگی تقویت جامعه مدنی" به کار گرفته شد. نهایتاً تحقیق با بررسی آثار صاحبنظران کلاسیک و جدید هشت عنصر فرهنگی : برابری طلبی ، فردگرایی ، تفاوت پذیری ، عقلانیت نظری تعلق جمعی ، اعتماد ، انضباط اخلاقی و مشارکت در قالب مفهوم فوق تنظیم شد. این متغیرها در دو بعد استقلال گرایی و همگرایی دسته بندی شد. در این تحقیق با جمعآوری دادهها از ۱۰۱۶ شهروند تهرانی، متغیرهای فوق بررسی و مشخص شد که این عناصر فرهنگی در حد نسبتا پایینی قرار دارند. از سوی دیگر میان دو بعد همگرایی و استقلال گرایی هم تغییری و رابطه منفی وجود دارد. دو متغیر مستقل تعلق مذهبی و تحصیلات مهمترین متغیرهای اثرگذار بر دو بعد مفهوم اصلی هستند که نشان از نوعی گسستگی در جامعه دارد.}, keywords = {}, title_fa = {تحلیل جامعه شناختی پیش نیازهای فرهنگی تقویت جامعه مدنی در ایران (مطالعه موردی شهر تهران)}, abstract_fa = {موضوع مقاله حاضر فرهنگ جامعه مدنی در ایران است. جامعه مدنی به معنی جامعه همبسته ، مردم‌سالار و اخلاق گرایانه،  مشتمل بر نهادهای اجرایی و ارزش های فرهنگی، تعریف شده و فرض بر آن است که تقویت این نوع از جامعه مدنی آرمانی در وهله اول مستلزم وجود شاخصه‌های فرهنگی خاص در کنشگران است. به منظور توضیح این مهم، مفهوم "پیش نیازهای فرهنگی تقویت جامعه مدنی" به کار گرفته شد. نهایتاً تحقیق با بررسی آثار صاحبنظران کلاسیک و جدید هشت عنصر فرهنگی : برابری طلبی ، فردگرایی ، تفاوت پذیری ، عقلانیت نظری  تعلق جمعی ، اعتماد ، انضباط اخلاقی و مشارکت در قالب مفهوم فوق تنظیم شد. این متغیرها در دو بعد استقلال گرایی و همگرایی دسته بندی شد. در این تحقیق با جمع‌آوری داده‌ها از ۱۰۱۶ شهروند تهرانی، متغیرهای فوق بررسی و مشخص شد که این عناصر فرهنگی در حد نسبتا پایینی قرار دارند. از سوی دیگر میان دو بعد همگرایی و استقلال گرایی هم تغییری و رابطه منفی وجود دارد. دو متغیر مستقل تعلق مذهبی و تحصیلات مهمترین متغیرهای اثرگذار بر دو بعد مفهوم اصلی هستند که نشان از نوعی گسستگی در جامعه دارد.}, keywords_fa = {جامعه مدنی,پیش نیازهای فرهنگی,همگرایی,استقلال گرایی,اخلاق گرایی}, url = {https://jsoa.sbu.ac.ir/article_99293.html}, eprint = {https://jsoa.sbu.ac.ir/article_99293_674d59bf564bdda835115e01ca90f477.pdf} }