توزیع عادلانۀ درآمد از مهمترین اهداف یک کشور است. متاسفانه به علت مشکل ساختاری، علیرغم تلاشهای انجام شده نابرابری درآمدی بهبود نیافته است. اما آموزش توانسته با ایجاد مهارت و توانایی و افزایش قدرت درآمدزایی افراد، در توزیع عادلانۀ درآمدها، تغییر اساسی بوجود آورد. بنابراین امروزه این فکر قوت گرفته که میتوان از نابرابریهای درآمدی کاست. لذا هدف اصلی در این پژوهش، تحلیل اثر آموزش بر نابرابری درآمدی در منتخبی از کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی در سالهای 2010-1965 در فواصل 5 ساله است. بدین منظور به برآورد مدل معرفی شده توسط دیگرگوریو و لی (2002) با روش حداقل مربعات تعمیم یافته و در چهارچوب سیستم دادههای تابلویی پرداخته شده است. نتایج حاکی از آن است که افزایش سطح سواد باعث بهبود توزیع درآمد میگردد، ولی تشدید پراکندگی سواد، توزیع درآمد را بدتر میکند، بنابراین سطح بالاتر سواد و پراکندگی کمتر آن، توزیع درآمد جامعه را بهبود میبخشد.abstractThe Impact of Education on Income Inequalities: New Evidence from OIC Selected Countries (1965- 2010) Maryam GholamiMustafa Emadzadeh Homayoun Ranjbar AbstractEquitable distribution of income is among the most important objective of every country. Unfortunately, due to structural problems, income inequality has not ameliorated despite tremendous efforts in this area. Since education possesses the capability to build and enhance the skills and abilities of individuals, it can be a catalyst for fundamental changes in the structure of income distribution. Therefore, today the view that education can reduce income inequalities especially in developing countries has gained popularity. Hence, the major purpose of the current study is to analyze the effect on income inequality of the government’s expenditures on education in selected member countries of the Islamic Conference Organization in 1965-2010 at five-year intervals. To this end, the GLS estimation method was used in the framework of Panel data systems. The results indicate that the increase in literacy level causes the improvement of income distribution; however, intensifying literacy distribution would exacerbate the income distribution, therefore higher (intermediate) literacy level and its less distribution (standard deviation) would improve the income distribution in society. JEL: C12, O50, I24, D31, I20. Key words: education, income inequality, education disparity, panel data, Gini coefficient.
تودارو، مایکل(1365)، توسعۀ اقتصادی در جهان سوم، ترجمه غلامعلی فرجادی، سازمان برنامه و بودجه.
درستکار، عزت اله(1383) بررسی تأثیر آموزش رسمی بر توزیع درآمد در ایران، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی داتشگاه شهید بهشتی، شماره 30، ص 53-76، سال1386.
راجرز، دانیل سی و هرش اس .راچلین) 1370 )؛ اقتصاد و آموزش و پرورش: اصول وکاربردها؛ مترجم: سید ابوالقاسم حسینیون، چاپ اول، مشهد : معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی.
ساخاروپولوس، جرج و مورین وودهال(1373)، آموزش برای توسعه: تحلیلی از گزینش های سرمایه گذاری؛ مترجمان : پریدخت وحیدی و حمید سهرابی، چاپ دوم، تهران: سازمان برنامه و بودجه.
علیزاده، حسن) 1377) ؛ فرهنگ خاص علوم سیاسی؛ انتشارات روزنه.
ابونوری، ا. و خوشکار، آ. و داوودی، پ. (1387). شاخصهای اقتصادی و توزیع درآمد در میان کشورهای اسلامی،همایش اقتصاد اسلامی و توسعه.
عمادزاده، مصطفی(1382)، اقتصاد آموزش و پرورش، انتشارات جهاد دانشگاهی واحد اصفهان.
فطرس، محمد حسن و معبودی، رضا(138) ، بررسی رابطهی نابرابری درآمدی و نابرابری مخارج مصرفی در ایران طی دورهی85-1358. اقتصاد مقداری، شماره3، ص160-137، سال1388.
نیلی، مسعود و نفیسی، شهاب: " رابطه سرمایۀ انسانی و رشد اقتصادی با تأکید بر نقش توزیع تحصیلات نیروی کار"، فصلنامه پژوهش های اقتصادی ایران، شمار هی 17 ، ص 31-1، سال 1382.
Barro, R.J. (2000). Inequality and Growth in a Panel of Countries. Journal of Economic Growth. Vol.5, No. 1,PP. 5-32.
Bluestone, Barry (1990) «The impact of schooling and industrial restructurin on recent trends in wage inequality in the United States»; The American Economic Review, Vol.80, No.2, PP. 303-307.
Chen, Hung-ju (2005) «Educational systems, growth and income distribution: a quantitative study»; Journal of Development Economics, Vol. 76, PP. 325-353.
De Gregorio, Jose & Jong- Wha Lee (2002). «Education and income inequality: new evidence from cross-country data»; Review of Income and Wealth, Vol. 48, No 3, PP. 395-416.
Deininger, K. & L. Squire. (1996). A new Data set Measurin IncomeInequality. World Bank Economic Review,Vol 10,No 3,pp. 65-591.
Knight,J.B & R.H.Sabot (1983);«Educational expansion and the Kuznets effect»; The American Economic Review, Vol.73,No.5, PP. 1132-1136.
Psacharopoulos G., (1994), “ Returns to Investment in Education: AGlobal Update”, World Development, Vol.22,No. 9, PP.1325-1343.
عمادزاده, مصطفی, رنجبر, همایون, & غلامی, مریم. (1394). اثر تحصیلات بر نابرابریهای درآمدی: شواهد تازهای از کشورهای منتخب عضو کنفرانس اسلامی (2010-1965). تحلیل اجتماعی نظم و نابرابری اجتماعی, 7(2), 157-178.
MLA
مصطفی عمادزاده; همایون رنجبر; مریم غلامی. "اثر تحصیلات بر نابرابریهای درآمدی: شواهد تازهای از کشورهای منتخب عضو کنفرانس اسلامی (2010-1965)", تحلیل اجتماعی نظم و نابرابری اجتماعی, 7, 2, 1394, 157-178.
HARVARD
عمادزاده, مصطفی, رنجبر, همایون, غلامی, مریم. (1394). 'اثر تحصیلات بر نابرابریهای درآمدی: شواهد تازهای از کشورهای منتخب عضو کنفرانس اسلامی (2010-1965)', تحلیل اجتماعی نظم و نابرابری اجتماعی, 7(2), pp. 157-178.
VANCOUVER
عمادزاده, مصطفی, رنجبر, همایون, غلامی, مریم. اثر تحصیلات بر نابرابریهای درآمدی: شواهد تازهای از کشورهای منتخب عضو کنفرانس اسلامی (2010-1965). تحلیل اجتماعی نظم و نابرابری اجتماعی, 1394; 7(2): 157-178.