هنجارهای اجتماعی و نابرابریهای اجتماعی دو موضوع محوری در جامعهشناسی بوده و هستند که معمولاً به طور جداگانه مورد بررسی نظری و تجربی قرار گرفتهاند. در بررسی نظری حاضر، که مبتنی بر روش آکزیوماتیک و آزمایش فکری است، کوشش میشود ابتدا مناقشة مزمن دربارة منشأ شکلگیری هنجار و نابرابری اجتماعی مورد توجه قرار گیرد. به دنبال آن ارتباط این دو بررسی میشود. مدعای نظری حول چهار محور مطرح خواهد شد. یکم، شکلگیری گروه (جامعه)، منبعث از ترکیب حداقل چهار عامل، خرد انسانی، نیاز معاشرتی، احساس ناامنی و ناکار آمدی فردی، است. با شکلگیری گروه اجتماعی (جامعه)، نیازهای گروه (جامعه به مثابة ابر گروه) از جمله صلح، همکاری، همفکری و هماهنگی همراه با ترکیب عوامل در سطح فردی، همچون نیازها، انتظارات، تواناییها و منابع در دسترس، باعث ظهور و بروز هنجارهای اجتماعی میشوند. دوم، تحت شرایط کمیابی منابع و نیازهای وافر انسانی، در اثر تعامل چهار عامل، یعنی ضروریات طبیعی، ضروریات اجتماعی، ضروریات زیستی روانی فردی و تصادف، "انواع نابرابریهای اجتماعی"، با مصادیق تجربی متفاوت و متغیر، شکل میگیرند. سوم، نابرابریهای اجتماعی و هنجارهای اجتماعی هر کدام حداقل دارای آثار دوگانه، یعنی کارآیی همراه با انواع مضار و مضایق اجتماعی هستند. چهارم، بین این دو پدیدة اجتماعی، روابط علی دو جانبه وجود دارد که این "علیتهای حلقوی" میتوانند موجب کاهش یا افرایش آثار مخرب هر دو شوند.